مرجان جاودانی | شهرآرانیوز - ما همواره نیازمند خروج هستیم، خروج از افکار منفی، خروج از روزمرگی، خروج از درگیریهای کاری، خروج از شهر و دیار برای سفر و دیدن زیباییهای دنیا، اما در شرایط فعلی که دنیا با تجربه جدیدی برای مبارزه با ویروس کرونا روبه روست، به جای خروج از شهرمان به قصد سفر، دیدن فیلم «خروج» ابراهیم حاتمی کیا را به شما پیشنهاد میکنیم.
سفر، خروجی فیلم «خروج»
فیلم خروج براساس یک روایت واقعی شکل گرفته، در حقیقت داستان خروج مربوط به یک سفر دسته جمعی است که بیشتر حرکت دوربین به جاده و مسیر سفر معطوف میشود. در بین فیلمهای گردشگری، خروج دارای امتیازی ویژه است، زیرا سفر و جاده مهمترین و بیشترین قسمت فیلم را به خود اختصاص داده و دوربین حاتمی کیا و تیمش دائم درحال ماجراجویی در مسیر سفر است و منظرههای زیادی در دل این فیلم وجود دارد که مخاطب میتواند از آن لذت ببرد.
فرامرز قریبیان که در فیلم خروج نقش رحمت را بازی میکند، اصلیترین وزنه فیلم را به دوش میکشد. او یک سرباز جنگ بوده که سالها جنگیده، اما وقتی به دیارش برگشته است، مردم او را از خود رانده اند. مردم فکر میکنند، چون او بعد از جنگ زنده مانده، پس مقصر ریخته شدن خون فرزندانشان است. رحمت همواره از این تفکر اهالی رنج میبرد و خودش را مدیون آنها میداند. حتی در روز مهم فیلم که جنازه فرزندش را برایش آورده اند، فکر میکند حقی به گردن اوست که باید ادا کند. او به دنبال جبران آن چیزی است که در ذهن هم ولایتی هایش نقش بسته است. ویژگی بارز رحمت، حق طلبی است. هیچ چیزی مانع او برای رسیدن به حقش نمیشود، نه پلیس، نه فرماندار، نه فضای مجازی و نه نماینده رئیس جمهور. او قصد کرده است با شخص رئیس جمهور دیدار و مشکل را از ریشه حل کند.
تراکتورهایی هم سفر عشق
خروج رحمت با کاروانی از تراکتورها و کشاورزان منطقه، از ویژهترین تصویرهای فیلم است و جالب آنکه در انتهای فیلم تصویر تراکتورسواران داستان واقعی این روایت نیز برای مخاطب پخش میشود تا او را متحیر کند.
فیلم برداری خروج از شهر دزفول شروع میشود و در دیگر شهرها ادامه دارد، کاروان تراکتورسواران به مقصد تهران حرکت میکند و با اتفاقی فریبکارانه از سوی اطرافیان رئیس جمهور، مجبور به توقف در شهر قم و زیارت حرم حضرت معصومه (س) میشود. دومین ویژگی فیلم خروج، همین خروج از مرز شهر تهران و شهرهای شمال ایران است که بیشتر فیلمها به آن وابسته اند، اما خروج با خروجش از کلیشهها بیش از فیلمهای دیگر، خود را مطرح کرده است. حضور در مناطق واقعی روایت داستان به فیلم اصالت میدهد و جایگاه فیلم با پخش شدن تصویر شترها، مزارع پنبه و مناظر جادههای بین راهی در ذهن مخاطب به یک جایگاه ویژه بدل میشود.
ناز پنبهها و ساز رئیس جمهور
یکی از دل رباترین سکانسهای مربوط به مزارع پنبه، در ابتدای فیلم است. زمانی که بالگرد دولت به دلیل نقض فنی در زمین پنبه «رحمت»، که کشاورزی ساده است، فرود میآید. تصویری که در ابتدا بارش برف را به ذهن مخاطب میآورد و پس از دقیقههایی با نشان دادن مزرعه پنبه، تازه موضوع پنبه باران بر مخاطب معلوم میشود. جمله فرامرز قریبیان که میگوید «پنبه ناز دارد»، آغاز فیلم است و رئیس جمهوری که ناز یک مزرعه را میخرد تا ادامه روند فیلم با این ساز جدید اتفاق بیفتد.
رحمت در زحمت
نکته جالب فیلم خروج، زحمتی است که رحمت و تیمش برای سفر متحمل میشوند. در حقیقت رنج سفر در این ماجرا چیزی است که بیشتر از همیشه به چشم گردشگران میآید، اما نکته اینجاست که این سفر یک حرکت نمادین است و، چون برای گروهی که باهم هم سفر شده اند هدفی به دنبال دارد، در پس همه سختیها نوعی اراده قوی وجود دارد که کسی را مردد نمیکند. خروج هرچقدر برای کارگردان و اهالی فرهنگ فیلمی اعتراضی باشد، برای گردشگران فیلمی آموزنده است.
برقراری عدل در عدل آباد
فیلم خروج در روستای عدل آباد از توابع شوشتر تصویربرداری شده است. شوشتر از زیباترین جاذبههای گردشگری ایران به شمار میآید که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. سازههای آبی شوشتر که ثبت جهانی هم شده است، از مهمترین آثار باستانی ایران است که هر گردشگری را به خود جذب میکند. اما روستای عدل آباد اگرچه با فیلم خروج سر زبانها افتاد و یکی از مقاصد گردشگران سینمایی شد، باید گفت که پیش از روایت این داستان، آوازه کم آبی، این روستا را بر سر زبانها انداخته بود. امیدواریم که بعد از رفع خطر بیماری کرونا با حضور گردشگران در این منطقه کشور، مسئولان نیز امکانات بیشتری را به آن اختصاص دهند.